Wednesday, October 27, 2004

سومین گهنامه ما

نام حق و با سلام
نمی خواستم امروز مطلبی بنویسم چون نه اطلاعات دقیقی از مسایل ایران در چشم انداز اتمی که در حال مذاکره در وین برای قانع کردن رژیم جمهوری برای تعدیق در آوردن غنی سازی و ایران هم در تدارک قانون مند کردن این این نیاز بتا به هزار اندی دلیل کودکانه و خنده آور

ولی خاتمی نگذاشت من امروز ننویسم و من بعد از سخنرانی که در محضر رهبر رشان داشت و حرفهای زد که بررسی اون برای هر شنونده جلب میباشد پس باییم دوباره با لهجه خودمانی بررسی کنیم
ایشان اول در مورد این انقلاب و این که تا چه حد متعالی و مردمی و قوی و معنوی است تکیید داشتند و میگفتند که این نوع حکومت نشان از نردم سالاری دیدنی دارد خوب شاید راست میگویید مردم سالاری دینی یعنی چی؟
یعنی دین برای مردم که در آن باید نتیجه برداشت کسانی را بشنود و ببنند که این قوانین آنها نمیتواند از چهار چوب برداشتها و نظرات آنها بیرون باشد این تا بدان حد مشخص و محصوص است که از ابتدا در زیر ساخت ترین نقطه این قوانین مورد استثمار قرار گرفته
از اقای بهشتی که رئیس استوره ای قوه قضاییه بودند و ریس جزب جمهوری بودند و بهد اردبیلی که یونی بودند وبعد یتی شدن یزدی و حالا هم شاهرودی که همواره این نشان این دارد که ضمینه نوشته شده که هیچ یک از روسا این قوه نمی تواند وابسته به حزبی باشد اون هم چه برسد به رئیاست اون جزب؟؟؟!
خوب این هم یه جوره دیه مردم سالاری دینی که ما میدانم ما برتریم ما عاقلیم باقی /1
بعد به بررسی دو جریان در این منطقه در ایران که حکومت جمهوری اسلامی انجامید و بعد هم به افغانستان که به طالبان
و بررسی اون که ما چقدر روشن و ازاد و بی ازار و رئوف و طالبان چی وچه قدر ترویسم و البته نباید فراموش کنیم صحبتهای آقای دکتر عباسی از معنا کردن این کلمه دردین اسلام از جهاد و شهادت میاید
پس هر دو جریان از یک کتاب برداشت شده و باز بنا به سلیقه برداشت شده که هر دو هم به این نتیجه میتواند غلط باشد
بعد در مورد گرانی و کاستی ها و فحشا و افرایش و کم شدن شئونات اسلامی بین مردم گفتند و اعلام کردن نباید بی دلیل و مردک و بی آنکه مراجعه که میبایست کنترل کنند یا دوگانه بررسی میکنند را فراموش نکنیم
البته من نه به ایشان و نه به هیچ کس دیگر رای نداده ام که بخواهم طرف داری کنم ولی بقول خود اینها که برای نامزدهای ریاست جمهوری امریکا میگفتند باید به خودشان بگوییم سگ رزد برادر شغاله البته بردار کوچک آن
و از امنیت بوجود امده و توانایی در ایجاد چشم اداز های بیست ساله و خود کفایی ها و بعضی از مسایل دیگر صحبت کردند و تعدادی امار جالب دادند
مثلا برای ایثار گران سیصد درصد رشداعتبار داشتند برای حوضه های علمیه چهار صد درصد
و جالب تر برای مسائل طلاب یازده برابر رشد یعنی یازده هزار درصد
خوب معلومه؟؟!
در پایان هم از مسایل اجاد سرمایه گزاری خارجی صحبت کردند و اصلا از شباهتهای خیلی زیاد این مسایل با قرار دادهای دارسی و گلستان و ترکمنچای نگفتند
ارادمند عصاری

Sunday, October 24, 2004


به نامش قبل از سلام
نامه دوم را مینویسم و امید وارم نامه اول این گاه که نه گهگاه نامه بتواند شما در ایجاد افق جدید همراه کند

امروز فقط میخواهم در مورد تیتر یکی دو تا از روز نامه های تهران صحبت کنم و بررسی این خبر را در بین خودمان البته ببخشید من که بی ادب وار فقط صحبت و شما شنوند!
ایران ادعای 97 میلیارد دلار خسارت جنگ از عراق کرده
بله 97 میلیارد این رقم برای این است که نشان بدهد به ما چقدر این گشور به منابع و منافع ما در این مدت تجاوز کرده و ایا این تنها دستاورد است
بیایم و خودمانی تر بررسی کنیم
اول جنگ : جنگ چیست و کی ذینفع آن معامله کیست
با توجه به موقعیت ایران در دوران انقلاب با توجه به اینکه گروههای مختلف با توجه به نیاز های خود هر کدام در هر سیر و مسیر به رود خانه سیل آسا بر اندازی حکومت متوسل شدن و برنده این مسابقه چیزی و کسی نبود تا به استناد معنویت و راسین بودن مردم ایران بهترین نتیجه را در دول از رو بر بشت بر دیگر رقبا از جمله آزادی خواه ها و لیبرالها و کمونیست و رادیکالها و نمیدانم کروه فرقان و مجاهدین زد و هر چی سعی میکنم نمی توانم بهتر از این مسال بیاورم همانند دوران خلافت علی که معاویه با کمک عمر و عاص به بهترین وجه من الوجود انگشت تر خلافت را از دست نماینده علی در اورد و دست معاویه کرد این چیزی نیست جز کاری که خمینی و دارو دسته حزب الله انجام دادند یعنی در بهتری فرصت کنگشتری را بر دست کردند تا دیگر ان اولا در بهت ضربه و بعد در مات شدن حرکت گنگ و مجهور شوند
خوب برای گرفتن یار گیری جلو بودند و فقط نیاز به شرایطی بودند تا باقی مواضع و امکانات را داشته باشند لذا در برخورد اولیه با جنگ ارتش دوم ایران را مستحکم و قانونی کردند رئیس جمهوری را نیز ضمیمه دیگر متصرفات خود کردند و با توجه به شرایط خفقان ایجاد شده توانستند اقتصاد را در حیطه عملکرد و بعد سرمایه نفتی را به صورت علامت سوال در اورند و بعد پله های ایجاد ارمان

برای بیرون کردن گروهای رقیب نیاز به نشان دادن خیا نت آنها به مردم اطراف بود و برای جزب کردن مردم نیاز به دریافت فدیه خونی از آنها بود و برای دست چین کردن مخالفان نیز نیاز به نا آرامی و شرایط نا امنی بود حالا محب تر از عراق کی بود؟

در اوایل انقلاب کگروه به قدرت رسیده نمیتوانست تمامی مواضع را یک راست قبضه کند
لذا با توجه به خیانت های ارتس در اواخر سلطنت پهلوی نشان داد که گر چه سپهبد قرنی ها
دست پروده اینان باشند ولی باز قابل اعتماد نیست لذا با کناز زدن بنی صدر بر زمان چنگ خیلی راحت این فرماندهی گل قوا نیز به دیگر امکانات اضافه شد که سپاه معنای سوپاپ موازی به آن داد
اگر به خاطر داشته باشید بعد از تصرف و آزاد شدن خرمشهر ما حد اقل برنده شده بودیم و دیگر کشورهای حامی دیروز عراق حاضر به پرداخت خسارت چنگ را کرده بودند ولی چون این رژیم نتوانسته بود به تمامی احداف خود برسد نیاز به زمان داشت که تا جرعه تلخ خمینی که خورد و مرد به پایان رسید

چنگ در وزارت خانه ها

الف _ ورازت سپاه اگر دست نااهلان چی پس همان سازمان سپاه پاسداران

ب_ بنیاد شهید مکانی برای زنده نگه داشتن یاد فدیه ها مکانی برای تازه نگه داشتن خون از دست رفتگان یا این را بگوییم بهتره سازمان انتقال خون رژیم
ج – بنیاد مستضعفان و جانبازان
مکانی رویایی در برابر قانونی کردن هر چی از این بدتر که حتی مصادر اموال مردم وبعد فروش و بعد گم شدن و هزینه شدن
تازه در اصل همان بنیاد پهلوی سابق است که وووووو
د- وزارت نفت صندق بی پایان برای همه کار دیگه برای ملت نیست چون جنگ برای ملت است پس خوب نداره عزیزان

ر_وزارت اطلاعات
محیطی به مانند باشگاه وارستگان که میبرند و میخورند و میگشند و اصلا کی میخواهد چیزی بگوید
ژ- وزارت جهاد سازندگی
در این جا برای مردم خیال میسازند تا بیکار نباشند


باور کنید از شدت نفرت نمیتوانم فکر هایم را جمع کنم تا بنویسم میدانید این چنگ لعنتی انقدر برای اینها سود داشت که اگر یک هزار میلیارد هم به عراق میدادند برای تشکر باز هم برایشان سود اوری داشت
اگر نداشت در حال حاضر بیش از 60 نفر سفیر و دیبلمات در مقابل 3 نفر به بغداد نمی فرستادن تا هم جاسوسی و هم اگر نیاز باشد دوباره آماده بکنند تا هم بتوانند کرد ها را به آن سر گرم و با هم درگیر کنند و هم عربهای ایران را از فکر و خیال و رویا در آورند فعلا بلوچ های ایران در فکر عمیق تری هستند اما لرها و ترک ها نیز میبایست سر گرم میشند که شده اند تا بعد
تا بعد و نوبت شما در صفحه شما
ارادتمند عصاری

Saturday, October 23, 2004

ایران برای ماست

با سلام به حق
خوب انگار توانیتم در میان این بازار بلبشو ما نیز توانایی در بیان اخبار و ایدهای خودم را به عنوان گاه نامه به عرض برسانم و اخبار درج شده فقط به سطح برداشت خودم از اطراف و رسانه های دیگر است
فصل یکم ماه دوم پاییزروز اولش

از کرمانشاهان شروع میکنیم که تا دیر زمان قبل از آن به اسم باختران و خوب بعد هم به قدرت واهی که نمایندگان اصلاح طلب فکر کردن دارند به اسم سابقش برگشت کرمانشاهان
اونجا هم همانند کلیه مناطق در ایران احساس دمکراسی شده و شورایی را برای نظارت و مشارکت بیشتر مردم از حق خودشان در این انقلاب شده و شورای شهری دارند که مردمشان همانند دیگر مردم ایران میتوانند فقط و فقط از میان کسانی که از ما بهتران تشخیص داده اند انتخاب شود یعنی انتخاب از بین دوچشم نه فرراخ بال و آزاد که صد البته این جماعت بنا به احتیاج آن شهر و همچنین مقایسه و اماده سازی سفر تحقیقاتی را به چند شهر تقریبا هم تیپ و هم اندازه خودشان در البته اروپا رفتند تا قطار شهری و یا ترانوا و مترو های سه طبقه پاریس را ببیند و از سیستم جمع اوری زباله را بینند تا در ان شهر پیاده کنند
خوب بازم به همتشان که نرفتند واشنگتن د سی که تقریبا یه کم گران تر و پر هزینه تر از رفتن به تهران یا مشهد یا حتی تبریز بود این هم یه جور رشه

خوب بعد از این هم میرویم به سرزمین همیشه اواره و پر چنگ بوده است شاید آنها را هم خدا همانند قوم بنی اسرائیل لعن گفته تا همیشه خلیفه ای و زور گویی و جنگ و خون به همراه داشته باشند
انجا نیست دور تر از عراق کشوری که اب نیکو و هوایی بهتر از تمامی سرزمین عراب نشین دارند یا اینکه ایلاق و اشلاق عربها به جز انجا نیست اما
یه روز خودشان بر خودشان رحم نمی کنند و یه روز دیگه اون گروه دوم به اول بی رحمی میکنه خوب به قول معرف این چرخ باید بچرخد و در پی آن گهی پشت به زین و گهی هم زین به پشت
میدونید همواره این ظلم و گشته شدن باید باشد
یه روز صدام میاید و کودتا میکند یه روز داماداش بر علیهش کودتا میکنند یه روز با ما جنگ میکنند و یه روز دیکه هم کویت را میگیرند نمی شه گفت کویت را میگیرند چون وقتی سوار تانکهایشان شدند عراقیها دیر دم مرز تابلوی خط مرزی را ندیدند و وقتی از خط حایل عبور کردند و به پستهای بارزسی کویتی ها رسیدند ترمز کردند و تا شهر کویت هم خط ترمز داشتند تا بایستند و این طوری هم نبود که بخواهند با این عظمت تمام کشور را بگیرند نه بابا عربها این کارها برای خیلی قبلهاشون بود الان فقط نامردی خود زنی و دوباره نامردی
به هر حال یکی هم بخواهد کمکشون بکنه هم میگیرند و به اونها ایکه اونها را از زیر اون نفقان ازاد کردند نشون میدهند و میگویین بابا دست از سر ما بردارید ما بینید چقدر نامردیم حتی به خودمون و کسانی که برای رساندن غذا و کمک آمدند مهم رحم و مروت نداریم بیچاره خانم کریستین حسن مه عراقی الاصل ولی متولد انگلستان بود و ریئس یه گروه کمک رسانی است و ان را کرفتد و با تحدید و رعب و وحشتی که از گشتن البته نه فقط گشتن بلکه کردن زدن اون مهندس انگلیسی در هفته پیش میخواهند که ایشان التماس نخست وزیر و مردم انگلیس کنه که اونها اولا نروند در کنار شهر بغداد کمک آمریکائیان و دوم هم حتما عراق را فوری تخلیه کنند
امان از حماقت و نامردی
راستی در مورد مرد قهرمان امریکا لاتین سرزمین دلباختگان به کمونیست سابق و از این جامونده و از اون جامونده حالی جنگ سرد
اونروزی که گرباچوف اعلان بر پایان این ابر قدرت کرد بعضی از همزیستان کنار آنها به مراتب بیشتر از خود آن کشور های در گیر در این اتحاد ضربه خوردن چون اونها چیزی که از دست داده بودن را راحت نمیتوانستند جایگزین کند چون اصلی نبود که نسبی داسته باشد مثل کوبا مثل کره شمالی و ...
اما حالا دیگه شاید اگر فیدرکاسترول با اون سخران رانی های چندین ساعته مردم کشورش هنوز هم به عنوان دیوار مقابل امریکا بالا میبرد ولی در پایه امریکایی آن چون دیگه این مرد هم تاریخ مصرفش خیلی وقته که تمام شده و مصموم است دیگه
و هفته پیش که یه پله را ندید بعد از خورد زمین پای اون که یه پای همیشه مخالف امریکا بود از چندین جا شکست تا این جا هیچی بعد از اون تازه مردم متوجه شدن بعد از اون نوبت کیه؟
رائول 73 ساله که چهار سالی جوان تر از ایشان است میتواند این کله متوفایات را به سر منزل موت برساند؟ راستی این هم بگوییم همه در دنیا این ماجرای خوردن زمین جناب ریس کاسترو رادیند به جز مردم کوبا که همواره همانند ما ایرانیان از این موهبت محرم هستند؟؟!


نکته جالب قابل بحث امریکا در انتخابت و آقایان بوش و کرری ویا جمهوری خواهان و دمکراتها البته خوش به حال آنها که مثل ما یت و یون و بعدها هم اصلاح طلب ندارند
خوب این هم یه تفاهم است بین بد و بد تر یا خوب و خوب تر
به نظر من بحث تفاوت انتخابات بین کشور ما و امریکا چیزی مثل اندازه کرفتن سختی بین تیر اهمن و موش که یکی قابل صحبت و دیگری مسخره میماند بهتره وقت خودم و خودتان را نگیرم ولی نگته جالب در این است که دو کاندیتاتور میآیند و خودشان خانوادهیشان معاونانشان و ایدهایشان افکارشان و حتی طرز فکر اطرافیانشان را آزادانه در یک ووله به نمایش میگذارند تا هم بتوانند خودشان را نشان و حریفشان را مورد تهاجم و حملات قرار دهند میدونید چه وقتی در یه معامله بنفع خریدار میشه اون نمیتواند بدور از این باشد که هردو از فروشندگان نماینده یک شرکت تجاری باشند حالا هر کی قدرت هر کی توانایی و هرکی سلامت بالا تری دارد میتواند بفروشد تازه مشتری از حربه اول که قیمت باشه هم موفق بیرون آمده
نمیدونم تا به حا ل به کورش کبیر در تاریخ برخورد کرده اید که همیشه میبایست دنیا را میدید تا حکومت میکرد اینجا هم برای امریکا این شکله که همواره میبایست مردم را در مقابل دنیا یا سیاست در دنیا یا موقعیت در دنیا یکی از مهمترین مناظرات چه رودر و چه پشت پرده باشه البته برای سردمداران کشورهای مثل ما و کره و تا هر کشور دیکری که از سباط جهانی نفعی نمیبرد بوش خیلی مولفه بدی است

میخوام در اواخر مواردی که مورد بحث قرار دهم موضوع ماهواره و کانالهای مربوطه و شبکه های ایرانی و فارسی زبان اون حرف بزنم
فکرمی کنم در مجموع یه چیزی دور ور بیست اندی بیشتر شبکه باشند که اونها را میتوان در سه چهار بخش بررسی کرد

تلویزیون که از جمهوری اسلامی مستقیم بخش میشود
این گروه از شبکها تشکیل دهنده بزرگترین تصاویر و پرکننده ترین برنامه های بعضی از شبکه های معتدل و بی خطر هستند و بعضی از اخبار داخل ایران را خوراک قرار میدهندو در مجموعه دو سری مخاطب دارند ایرانیهای خارج از ایران که دست نشاننده این رژیم هستند و دیگر برای مخالفان که فقط از نقطه مقابل به ان نگاه میکنند و صرفا شبکهای مخاطب در ایدلوژی کودکان برای ایجاد و عناصر خارج برای تقویت است

گروه بعدی میانه روها در واقعا تجاری بادی هنری و باز پولی هستند
همان طوری که از اسمشان بر میاییند و به ابتکار افرادی چون لاریجانی که آن رقمهای میلیاردی را خرج میکردند تا آنها را به نوعی رونق یا اینکه خوراک بی بخاری یا خنثی به انها بدهند تا همانند سینوهه پزشک فرعون گازهای و بخارهای سمس را از درون مخهای هم وطنان مقیم داخل کشور بردارند چون دل درد میآورند فکر میکنم این پول های که قرار شده بود از طریق قبوض برق به عنوان حق صدا و سیما بردارند به حساب حق عضویتمان دراستفاده از اون شبکه ها پرداخت میکنم و کردیم و پس یک بار دیگر میگوییم که اونها وظیفه ای به جز سرگرم کردنمان ندارند و حرفهایی که گاهی اوقات میزنند فقط برای این است که دوز دارو قبلی دیگر افاقه نمیکند و باید یه کمی بیشتر قاتی کرد
راستی این هم از این شبکه ها اضافه کنم که اول امدند با شبکه اموزش این زمزمه ما از شما دوریم را از بین بردن حتی شماره حساب داخل ایران را هم دادند و بعد هم جای تعجب برای مهاجر این شکوفه نوشکفته (باد فیل سابق) خالی بود که اومد

اما گروه بعدی از هم جهت گیری سوری و هم جهت ماهواره ای یه سمت هستند و فقط دنیال ایدها و ارمانهای حقی هستند و با این که حرفهای شیرین ازادی و دمکراسی میزنند اما در همان قاب همدیگر را سالها و سالها دفع کرده اند و دیگر کسانی برای ایجاد حرکت ایزایی در خودشان احتیاج ندارند که این کار را میکنند

میدونید اگر از جانب یک فرد تازه امده به این صحنه نگاه کنید شاید حرفهای ایجاد هسته جالب باشد یا حرف عظمت تاریخ اما این دوای درد است ؟!
ما با این ایده سالها و سالها حتی از یک پله هم نمیتوانیم به بالا تر بپریم چون اول نمیدانیم چی میخواهیم دوم به خودمان اعتماد نداریم و سوم به دوستمان هم ایمان نداریم
اقایان میبدیها و فروتنها و فولادونها و حتی یزدیها شاید زیبا در حرف باشنند اما جرعت یه زمان در یک سقف قرار کرفتن را ندارند برای چند نفس و ما میخواهیم باز ازاد باشیم
دوباره رویا و دوباره موهومات زیبا
میدانید اگر بگویند فرا ساعت سه مثلا همه توی فلان خیابان برای اعتراض اون موقع نشان از ایمان و جرعت است نه اونکه از میلیونها متر اونطرف تر داد زدن
اگر شعبان بی مخ میخواهید من هستم پس دیگه چی؟؟

یه مطلب هم در مورد حجاب از نوع جدید
این برایم خیلی جالب بود و امید وارم برای شما هم همچنین همانطوری که میدانیددرکشورفرانسهبعد انکه خواستند بهصی از پوششها و فرهنگها را در سیستم خودشان حل کنند دنیال حجاب مسلمانان و کلاه و موهای بلند سیکهای هندی رفتند و دیکه به دانش اموزان با این پوشش اجازه ورود به محیط مدرسه و کلاس را نمیدهند بعد امسال اول کسانی را که از این کار ممانعت کرده بودند در کتابخانه و بعد هم شروع به اخراج آنها کردند جالب ترین نکته اونکه بعضی ها از این حق جدید که به زور توانسته بودند به دست بیاورند بسیار خوشحال و دبعضی هم هم مقموم ولی ترکهیه های فرانسه دست به ابتکار جدید زدند و موهای خودشان را از ته تراشیدن تا چشم نا محرم به آنها دوخته نشود بیایید برای خودتان تحسم کنید واقعا خیلی درد ناک است که برای باور و برای اعتقاد راه پیدا کردن که میبایست فقط در مورد فاعل و اطرافیانش نکو باشد

خوب مسئله کنده بعدی در مورد کشورمان ایران است و مسئله اتم آن
میدانید توی ژاپن یه بمب اتم ترکید و تمام شد برای کشور ما یه اتم میخواهد ترکیده شه هفتو هشت سال که در تحول است و کلی خر ج شده تا پدر اتم پاکستان خریده شه از چین و کره شمالی نفت خوب و ارزان نادیده شه و روسه اقتصادش متحول شه تا دت به دست بدهد و ما کشور ابرقدرت شویم
میدانید همشه میاییند و این شعار را تکرار میکنند که به دست توانای صنعت گر ایرانی و امثال اینها فالان چیز درست شد و یا موشک ساخته شد نمیدانم این کنجایش از چیست که این اخوندها میتوانند این گونه خودشان و مردم را گول بزنند نمیدونم به این میگوییند راستی ؟
ما ماهواره نیروگاه پتروشیمی هواپیما و..... درست کردیم خیلی خوب حالا چی درست کردیم ؟ رایانه – پایانه – هواسیر(موشک میشه) – بالگردانو امثال اینها اینها اسمهایی هستند که ووووو
نمیدانم ما صادر کننده نفت هستسم و وارد کننده دقل و مکر و حیله؟! که به اضای فروش یه بشکه نفت دوتا کانتینر این چیزها را صادر میکنیم تازه اونهایی که فارسی هم هست میبریم و عوض میکنیم مثل بول _وار که میره از ایران فرانسه و بعد میاید و ما نمیشناسیمش و حالا میخواهیم برای این ملت و فقط این ملت اتم بیاوریم تا برق درست کنیم تا این چرخه از سوخت کم نیاورد پیس ما باید خودمان چرخه سوخت آن را درست کنیم و پس ما میتوانیم برای مقابله با اسرائیل و امریکا بمب داشته باشیم چون ما دیگه برزگ شده ایم و میتوانیم ابو عطا بخوانیم برای آنها
میدانید رفسنجانی گفته ما چون ملتمان میخواهند باید درست کنیم یکی نمیتواند از ایشان بپرسد آیا شما و دارو دست ههم لباستان را میخواهند؟؟؟؟
شما ره بعدی امید وارم رنگی شه
ارادمند عصاری