Friday, February 04, 2005


بنام افرینده
این روزها روز برپایی قیام مردم ایران است علیه ندانستهایشان علیه بی فکرشان در تصمیم کرفتنشان روز بدترین خاطرات در سوی ضایع کردن حقوق حقشان علیه خودشان و انسانیتشان
روزگاران شاید باردیگر این را به ایرانیان و کلیه اقوام نشان دهد که داشتن مهم نیست نگهداشتن مهم است پایه ای برای رسد است نه نشان فرطوتیت
سالها این اقوام بودند ازاد بی نشان از هیچ رسم خامی اما دشمنان یاد گرفتن که اگر اریایی را باشمشیر اگر نتوانستید محروم کنید با دل و عاطفه چون پایه خیال این نژاد است خیلی اسان قابل اسیب دیدن است پس این اصل سالها ماند و برزگ شد تا به ان حد که اسم دشمنان و اسم قاتلین خود و پدارانشان را روز کودکان خود قرار دادند
افکارشان را در سوی انها راهنمایی کردند تا به آن حد که با صدای سحر امیز انها بدون مطا لعه خیلی ساده سحر شده به حرکت دراییند
دین امد دینی امد که بی انتخاب رشد کرد بی تفکر زایده شد بی حد برزگ شد اشایع گرفت و تکوین شد اما بر چه پایه اگر زرتشت میامد و میگفت آزادید بر انتخاب دین بر بلوغ این رسم چیست خامی یا ارزش به انسانیت ارزش به باورها ارزش به حق داشته فراوش شده انچه من و تو شما داشتیم و از دست دادیم هر چه نور را در پستوی خانه هم پنهان کرد چون به ذات روشن است غربت و غریبی او را از تک و تاب نمی اندازد
قیاس شاید بهترین عنصر باور داشتن این پس رفتن است ما ایرانی داشتیم که برای تحرک اقتصادی برای رشد صنعت برای تکاپوی جامعه میامد جشنی به برزگی دوهراز و پانصد سالگی میکرفت اما بر امثال این دلیل ها محاکمه افکار عمومی شد که بعد ها بعد از به قول خودشان انقلاب جشنهای ده روزه پیروزی میگیرند برای رونق اقتصادی هر سال به اندازه همان جشن هرینه همایش در پیدا کردن چکونه حرکت کردن به سوی اقتصاد برای رسدن به صنعت نشان دادن اران کهن به دیگر اقوام را سر میدهند
روژه گارودی فرانسوی را در تسخیر فرهنگ خود میاورند و حرف از آشتی ملل و اقوام تاریخی با صرف انرژی و هزینه همان جشمنهای دوهرازه میکنند
عصاری

0 Comments:

Post a Comment

<< Home