ایران ما

سلام به افرینده و مخلوقش
خیلی زمان سریع میرود و ادم تا بخواهد در صرف زمان مجالی یابد باید تلاشی دو چندان انجام دهد و بایستد برای باز تابش تا حقیقت را درونش از خیلی چیزها بیابد

از بحث گهنامه نیز باید گذر کنیم تا نوبت گفتن شود
اول از زلزله ابها بگوییم تا دوباره به ما نشان دهد که انسانها در محکمترین زمانهای اسیر قافل شدن است پس اگر در زمین باشیم استوار باز باید منتظر باشیم تا سرعت مواجهه داشته باشیم و خدای همه تمامی رفتکان از بین ما را و همچنین برای باز ماندگان امنییت روحی و معنوی ایجاد کند
ایران در این دوران دچار چندین باور است که اگر مجالی برای گفتن داشته باشم برایتان از انها خواهم گفت
اول باییو در مورد انتخابات رییس جمهوری بگوییم در جایی که هر کس به خود اجازه میدهد البته هر کس در مقام و کنار این رژیم تا به استفاده از لغات با استفاده از نیرنگ جدید به این مردم بتازد
جالبه بدانیم تا این حد برای انها این ملت سست و راحت تسخیر میشود تا بگوییند به انها که ما – ما چون احساس (نکته) به ما نیاز است ما میاییم و شرکت میکنم و نکته اینجاست که مردم باور ندارند انها را و انها میخواهند با احساس به جنگ باور باییند لطفا با چشم باز نگاه کنید شما باور دارید انها را یا احساس آنها را میخواهید

ما اگر به دنیال بازی شدن میگردیم دیگر احساس و حتی بول نیز نیاز نداریم تا سحر شویم چون محکوم به در درون قرار کرفتنیم در درون زندان ایران که خود برا یخود بیست و اندی سال ساخته ایم
ما در ازاد بودنمان نیز همانند تحریف اراده خدا در کنار اراده بشر اسیر هیستم و این جدا و تفکیک نخواهد شد تا زمانی که ما نخواهیم و این را صرف نکنیم
این بازی جنان جنبه کودکانه قرار کرفته است که رفراندم از رزیم را در رژیم میخواهند به ورطه ارمایش قرار دهند نمیدانم انقدر اینها با مردم رو راست بوددند که مردم دوباره خواستند در این شیوه انها را به امتحان بگیرند
نه با رفراندوم نه با مبارزه منفی نمیشود اینها را کنار گذاشت مطمئن باشید دشمنی که یک بار از یک موضع پیروز میشود این را را چون از اون برای قهرمان ساختن و سوژه قرار دادن استفاده کرده نمیتواند ببند پس باید بپاخواست باید به حق و باید به نیاز های خود در جامعه به دید آزاد و رها نه با استفاده ابزاری از دین و سلوک خواصی توجه کرد باییم برای هم بخوانیم شعر ایران را و شعر هم مدرسه ای را تا باور باوریم به سرعت و قدرت موج

با تشکر عصاری

رنگ نو

ایران ما بعد از این مدت بعد از این همه نیرنگ و برخورد ناجونمردانه همواره به صورت بهت زده نگاره کننده است و دیگر حسی برای مقابله و جنبیدن ندارد و این نشان از مرگ در زمان حیات است
هر کس به خود و بی هیچ دقدقه خاطری اجازه میدهد بیاد و سر ایم ملت هر کلاه که بخواهد بگذارد اما برای چه؟
دیروز آقای خاتمی رییس جمهور برای ملت در کنار قشر پر جنبجوش و خطر ناک دانشجویان که نه بهتره بگوییم جوانان کسانی که حاضره اند همه هستی خود را بدهند تا دیگر نداشته ها را بیابند حتی با جبر و زور حتی با خون و فدا شدن
دوباره امد و گفت تکرار از اعمال این آن در هر مسند و هر جایگاهی برای نشان دادن حق خود برای نشان دادن حق ضایع شده خود در برابر مردم که نه حق ضایع شده مردم در برابر حق مسلم خودشان این یعنی چی؟
بیشتر نشان دادن به مردم که چقدر در بد مخمسه گیر کرده اند اگر قانون اساسی خوب است اگر در این به تمامی حقوق مردم به تمام نیازهای مردم برابر حق اجتماعی و دمکراسی عمل شده بس چرا خودتان نیز میدانید هیچکاره اید و فقط همانند مرغ طوفان معذرت میخواهم ، ور میزنید
باور کردن دروغ از حقیقت در لسان شما ها به سان دیدن متکدیان پا در گچ مانده است
برای رویه جدید انتخابات بین خودتان نیز دچار تردید هستید که در جمع خومانی چه کسی از دیگران بیشتر اجازه و حق در نزد از ما بهتران خودشان جنابان شه نفر منتخب روحانی و باقی هم منتخب دست نشانده همانها به طور کل به اصل دیکتاتوری رهبر معظم باشد
ما در حیات دادگاه دنبال شاهین عدالت میگردیم تا در انجا بتوانیم حق نداشته خود را بیابیم حتی با زمزمه ان
در صورتی که خود ان را باختیم و اگر نخواهیم و نتوانیم او را به دست بیاوریم چه ارزش دارد بیان و صحبتی کنیم اگر شما نیز فقط دنبال شنیدن هستید و دنبال خبر اخر بمانید و مانند گروهای مبارز و وطن دوست خارجی به خواب نیمروزی ابدی فرو روید بین خواست و صرف کردن یه دنیا به اندازه وجود است که خیلی ها نداند و نمیتوانند داشته باشند چون جود این کار را ندارند

عصاری