Tuesday, January 18, 2005

بنام خدا
از ایران میگوییم چون در اون مییافتیم کسانی که در اینجا خوب بودن را به همه معرفی کردن در این سرزمین که حتی نام ویران کنندگان خود را بر روی فرزندانشان میگذارند تا دیگر تلخی اسمهای مثل اسکندر و تیمور عباس و علی برای اونها نشان از خون نباشد ما مردن ایران را صد بار در دیوار ها و حریمها دیدو اما اسمش نه
خوب داستان خاتمی را برایتان بگو که برای تعطیلات و شاید هم به عنوان آخرین سفر رسمی به اسم ریسس جمهور یه سفر دور افریقا داشت و شش کشور را به نور منور خودش و پولهای بی زبان این مملکت نه ملت منور ساخت
جالب ترین چیزی که من در این سفر دیدم تصویری بود که تلویزون جمهوری اسلامی از ایشان نشان داد که در جلسه در کشور اگر اشتباه نکنم مالی بود که پرچمی که جلوی هیئت ایرانی که در اون خاتمی و خرازی و دیگر کردن گلفتهای نشسته بودن پرچمی قرار داشت که ارم الله اون سروته بود به شکلی مه پایه های الله رو به سمت سبز و تشدید اون به سمت قرمز
خوشبحال همه ما با این سردمداران
از انتخابات بگو یا از نامه ای که به هفته نامه یا لثارات فرستادم و همانطور که به ایشان گفتم یا باید شما بگویید غلط کردم یا خامنه ای که اگر نمیگفت و اظهار نظری در این رابطه نمیکرد کسی به ایشان نمیگفت شما لال تشزیف داشتید دااا
انتخاب هم موضوع مسخره که مردم دستاویزی برای مترسک شدن این حرکت هستند بدون اثر بی مقدار
از انتخابات عراق هم این را بگوییم که معلوم شد با حرفهای امروز خامنهای که این انتخابات نمیتواند به خوبی و خوشی انجام شود چون نشان میداد که ایشان و هم فکرانشان چی برنانمه و چه خیالی برای این کشور که تازه از روز سردمدار دیکتاتورشان رها شده و خشا به حالشان انجام خواهد شد
افغانها که نشان دادند به چی می اندیشند و نمیخواهند دستاویزی برای دیگران بشوند و عراق هم این را خواهد گفت البته به اونهایی که نفت روی اتشی میریزند
راستی فرستی شد که به زندگی مبارز نستوه و اوازه مرحوم نواب نگاه داشته باشم چیزی پیدا کردم مابین طالبان و سعید ازاده ی واجبی خور آقای سعید امامی و با همان تز و نگرش پس نباید خیلی دور منتظر ستاد و سالگرد کرفتن واجبین خوردن ایشان باشیم
خدا همه را به راه انسانیت راهنمای کرده و اگر کسی بخواهد خواهد دید و خدا انسان را ازاد در انتخاب سیرت گذاسته نه در اسیری سیرت
عصاری

Wednesday, January 12, 2005

با سلام این را مینویسم تا شما هم بدانید در نهایت چه میشود که ایران میماند بی ایران

نمیدانم از کجا بگویم از در خواست شنیدن غلط کردن که باید یا خامنهای یا خمینی یا روز نامه لثارات بگوید
یا نام بردن قراردهایی که طی این بیست و چند سال بین حاکمان خود خوانده که مملکتمان را دارند میفروشند یا از بازی انتخابات از بازیگرفتن مردم و از حماقت مسئولین

یا خامنهای باید بگوید غلط کردم یا خمینی و یا لثارات
امروز 23 دی روز خوشبختی چهارشنبه است روزی که هفته نامه لثارت مییاد از دیوانگی ها میگوید و از حماقتها
امروز در صفحه اصلی یادی از نواب صفوی کرده بود و مطلب را هم به واسطه ستاد گرامیداشت چهلو نهمین یا چهل یکمین سال به شهادت رسیدن ایشان فضاحات خامنهای را برای نواب چاپ کرده بود که با این کلمات شروع شده بود
مرحوم نواب ......
پس ستاد گرامیداشت شهادت چی؟
میدانم که میدانید شهید کسی که در راه خدا و هدفش که برای خدا است گشته شود و در کل همان مردن و مرحوم شدن است اما
خمینی کفته بود شهید زنده تاریخ است و کلی در مدح و ثنای شهادت گفته است پس یعنی چی
یا لثارات اشتباه کرده است یا خمینی یا خامنهای که یکی بگوید غلط کردم و توضیح دهد که چرا؟؟؟!

در کتاب تاریخ از قراردادهای شاهان قاچار و پهلوی که سرمایه ها و کشورمان را برای به دست اوردن منفعت و نیازهای مالی به دیگران میفروختند پر شده است کتابی به حدود بیشاز بیست تا قرارداد نمیشود تمام این ساخت و پاختها اما ماشاالله این آخوندها طی بیست و اندی سال تمام و بیش از کل این چند صد سال ایران را فروختند
گاز نفت خزر پتروشیمی جزایر خلیج فارس الوند و مس و.................تمام مردم را هم حتی باز کنیم چشمهایمان را تا لخت تر نشویم تا لباس داریم بریم توی خیابانها تا لخت نرویم به اعتراض تا بنامنمان دیوانه
در مورد ریس جمهور اصلا نمیگویم چون میترسم تا اخرش خودم دوام نوشتن نداشته باشم
شرامنده
عصاری